ذهن آگاهی چیست؟ آموزش ذهن آگاهی
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهیMBCT) ) به عنوان یکی از درمانهای شناختی- رفتاری نسل سوم یا موج سوم قلمداد میشود. ذهن آگاهی شکلی از مراقبه است که ریشه در تعالیم و آیینهای مذهبی شرقی، خصوصا بودا دارد. در این مقاله به بررسی ذهن آگاهی (حضور ذهن) میپردازیم.
حضور ذهن سازهای چند بعدی است که دشواری عملیاتی کردن آن به اثبات رسیده است و در بر دارندۀ مفاهیمی همچون عدم قضاوت، پذیرش، آگاهی نسبت به لحظه حال و نیتمندی است. در روان شناسی بالینی، حضور ذهن عبارت است از توجه به لحظۀ حال، به شیوهای غیر قضاوتی و متمرکز برهدف. در تعاریف دیگر حضور ذهن بر موارد زیر تأکید شده است: آگاهی از تجربه لحظه حال، توام با پذیرش، هوشیار بودن نسبت به واقعیت، مواجهه با ذات تجربه و دیدن امور به گونهای که برای اولین بار دیده میشوند.
ذهن آگاهی برگرفته از ابعاد مختلف سنتهای کهن معنوی است. براساس عقیده رایج بوداییسم آن یک سنت منسجم از مسیری است که به سمت درک، شروع و پایان درد و رنج معطوف میشود و ابزاری است که انسان از آن برای آزادی خود از رنج روزافزون و مشکلات و دردهای موجود متوسل میشود.
بنابراین ذهن آگاهی به ما این امکان را میدهد تا آسیب پذیریهای فراگیر در انسان را ببینیم و با آن روبرو شویم و آن ها را که بخشی از وجود ذاتی و درونی انسان ها هستند به چالش بکشیم. ماهیت آگاهی اندیشناک نه مذهبی و نه سحرو جادو است بلکه موضوعی طبیعی است و به طور بالقوه برای همۀ ما قابل پذیرش و اجراست. ذهن آگاهی، نوعی آگاهی است که در زمان توجه ما به تجربیاتمان نسبت به موضوع خاصی شکل میگیرد. توجهی که متمرکز بر هدف است (توجه به طور آشکار روی جنبه های خاصی از تجربه معطوف می شود) و در زمان حال (وقتی ذهن به گذشته یا به آینده معطوف میشود آن را به زمان حال باز میگردانیم) و بدون قضاوت (فرآیندی که با روح پذیرش نسبت به آنچه رخ داده است، همراه است) صورت میگیرد.
آگاهی از آنچه در آینده اتفاق میافتد وآنچه که در حال رخ دادن است ((توجه عمیق و مستقیم به آن و مرتبط کردن آن با پذیرش موضوعی آسان است، یعنی قدرت عمل مشاهده مشارکتی)). گرچه ماهیت این موضوع و توجه به آن ساده است، ولی تمرین ذهن آگاهی اغلب کاری سخت به نظر میرسد. تمرینی است که در آن به طور منظم به خود آموزش میدهیم تا به آنچه در اطرافمان رخ میدهد و ناشی از تجارب ما است، اطمینان کنیم. این کار در مقابل غریزه ذاتی ما که همانا اجتناب از مشکل و جنبههای چالش برانگیز تجربه است قرار دارد.
سه مؤلفه اصلی آموزش ذهن آگاهی
1- رشد آگاهی از طریق یک روش شناسی نظام دار که دربرگیرنده تمرینهای رسمی ذهن آگاهی (وارسی بدن، نشستن در حالت مراقبه، حرکت هوشیارانه) و تمرینهای غیر رسمی ذهن آگاهی (گسترش آگاهی در هر لحظه از زندگی روزمره) است.
2- چارچوب نگرشی خاص، این چارچوب با مهربانی، کنجکاوی و رضایت از بودن در زمان حال مشخص میشود که همراه با آشکار سازی تجارب است. این اعمال هم به صورت اندیشمندانه در ضمن اجرا وتمرین پرورش می یابد و به طور خودانگیخته از عمل فرد نشأت میگیرند.
3- درک درست از آسیب پذیری بشر، که این مسأله ابتدا از طریق آموزشهای شنیداری و سپس از طریق جستجوی اعتبار آنها از طریق مشاهده مستقیم فرایند تجربه در عمل طی تمرینهای ذهن آگاهی رشد مییابد. ما از طریق این فرایندها میآموزیم که گرچه رنج قسمتی از تجربه ماست اما راههایی وجود دارد که ما میتوانیم الگوهای عادت شدۀ جدیدی را جهت ایجاد، افزایش و تعمق در آن یاد بگیریم.
انجام ذهن آگاهی از آن جهت حایز اهمیت است که با توجه به زمینه بودایی و ((زمینه گرایی دوباره)) در یک برنامه علمی مانند MBCT و یا MBSR در نظر گرفته شده است، هرچند که جوانب مختلف این رویکرد توجه خاصی به تغییر (ونه از دست دادن) تجربیات دارد.
MBCTبرنامه
1- پرورش آگاهی از طریق عمل به تمرین های ذهن آگاهی.
2- چارچوب نگرشی خاص که از طریق تلاش اندک، پذیرش وعلاقه ذاتی به تجربیات مشخص میشود این چارچوب در سطح وسیع به طور ضمنی این ویژگیها را آموزش میدهد.
3- فرآیندی که میان فهم نحوۀ کار با عوامل آسیب پذیر و آموزش آنها ارتباط برقرار میکند. تجربه شخصی در این چارچوب یک پارچه و قابل فهم میگردد. همچنین منجر به درک ماهیت آسیب پذیری کلی انسان و رنج های او و فهم ماهیت آسیب پذیری خاص خواهد شد. طی جلسات MBCT از طریق گفت وگو، ارایه بازخورد، تمرین گروهی و آموزش این امر تسهیل میشود.
هدف هر دوره درمانی مبتنی بر حضور ذهن آموزش شیوه های متفاوت برقراری ارتباط با محتوای ذهنی است.
منبع: مرکز روانشناسی ماهان