مفاهیم نظریه واقعیت درمانی (قسمت دوم)
هویت
همانگونه که در بخش قبلی و مقاله مفاهیم مفاهیم واقعیت درمانی (قسمت اول) بیان شد، هويت و شخصيت ما از طريق معاشرت و مشارکت با ديگران، رشد مىکند. به خاطر آوردن موضوعات دوستداشتنى و خشنودکننده، در رشد هويت ما نقش مهمى دارد. زيرا با آن چيزهائى که دوست داريم و هم دوست داشتهايم، همانندسازى مىکنيم. چيزى را که تحسين مىکنيم، سعى داريم مثل آن شويم، و چيزى را که دوست نداريم، در طرد آن مىکوشيم. همچنين با مشاهده زمينهها و عواملى که با آنها در تماس هستيم، هويت خود را کشف مىکنيم. ميزان انرژى و وقت مصرفشده درباره موضوعي، نشاندهنده آن است که چه و که هستيم. انسان هويت خود را در طول بحرانها کشف مىکند. در لحظه تهديد و هراس، به نوعى رفتار مىکنيم که براى ما غيرقابل پيشبينى است. با مشاهده عکسالعملهاى خود در آن لحظات، بيشتر متوجه مىشويم که کيستيم. ديگران نيز در شناخت هويت خود، ما را يارى مىدهند. اگر دقيق شويم برخورد متقابل ديگران نسبت به ما بامعنىترين آينه از هويت ما است. نظام عقيدتى و ارزشى و جهانبيني، نيز هويت ما را تشريح مىکنند. تصور فيزيکى ما در ارتباط با ديگران، شامل وضع جسمانى و شيوه لباس پوشيدن، به ما کمک مىکند تا در ارتباط با ساير افراد هويت و شخصيت خود را توصيف کنيم. با وجودى که نفوذ اوليه پدر و مادر، نقش مهمى در تشکيل هويت و شخصيت دارد، نبايد از تأثير ارتباط با گروه همسن و بهويژه مدرسه در رشد آن غافل شويم. کمک به ارضاى نياز به محبت و ارزش، يکى از مهمترين وظايف مدرسه است و تا زمانى که اين مورد در مدارس، جدى گرفته نشود هويت ناموفق دانشآموزان، تغيير نخواهد کرد. اگر هويت فرد تغيير کند، رفتارش دگرگون خواهد شد. يعنى انسان آن چيزى است که انجام مىدهد. اگر بخواهيم خود را تغيير دهيم بايد اعمالمان را عوض کنيم و رفتار جديدى را بياموزيم .
در واقعيت درماني، پذيرش مسؤوليت رفتار اهميت بهسزائى دارد. انسان مسؤول، منطبق با واقعيت رفتار مىکند، ناکامى را به خاطر نيل به ارزشمندى متحمل مىشود، نيازهايش را طورى برآورده مىسازد که مانع ارضاى نيازهاى ديگران نگردد، به وعدههايش جامه عمل مىپوشاند و در نتيجه احساس رضايت و ارزشمندى به وى دست مىدهد. در مقابل، انسان غيرمسؤول واقعيت را انکار مىکند، به دليلتراشى مىپردازد، براى خود و ديگران ارزشى قائل نيست، رفتارش بر احساس و نفع شخصى و آنى متکى است، به وعدههايش عمل نمىکند، و در نتيجه خود و ديگران را نگران و ناراحت مىسازد.
مسئولیت پذیری یا احساس مسئولیت کردن که از مفاهیم بنیادین واقعیت درمانی است,به معنای توانایی فرد در برآورده کردن نیازهای خود,و انجام این کار به گونه ای که دیگران را از برآورده کردن نیازهایشان محروم نکند,تعریف می شود.انسانی که احساس مسئولیت می کند رفتاری را از خود صادر می کند که به او احساس ارزشمندی می دهد و حس می کند برای دیگران انسان ارزشمندی است.او برای رسیدن به احساس ارزشمندی کوشش و تلاش می کند و می تواند در جای خود محرومیت و ناکامی را نیز تحمل کند. احساس مسئولیت,مسئله ای پیچیده و دائمی است.از تولد تا مرگ,نیازهای تغییرناپذیری در ژن های ما نهفته است و اگر این نیازها برآورده نشوند باعث رنج ما یا دیگران خواهد شد,ولی توانایی و روش ارضا و برآورده کردن این نیازها به طور طبیعی و غریزی در ما برنامه ریزی نشده است.اگر توانایی ارضای نیازها همانند خود نیازها در انسان تعبیه شده بود,دیگر مسئله ای به نام مشکلات روان شناختی وجود نداشت,اما این توانایی باید آموخته شود.
دنیای مطلوب
یکی دیگر از مفاهیم مهم واقعیت درمانی،دنیای مطلوب است.به عقیده گلاسر،اساس تئوری انتخاب دنیای مطلوب ماست.دنیای مطلوب ما دنیای کوچکی است که هر فرد به فاصله کمی پس از تولد آن را به تدریج در حافظه خود ایجاد می کند.خلق و بسط و توسعه این دنیا طی زندگی همچنان ادامه می یابد.این دنیای کوچک که در ذهن ما جای دارد،از تصاویر خاصی تشکیل شده که کم و بیش شامل 3 گروه مفاهیم می شود:
- انسان هایی که ما بیش از همه نیاز داریم با آن ها باشیم؛
- آنچه بیش از هر چیز دیگر آرزو داریم داشته باشیم یا تجربه کنیم؛
- عقاید یا نظام باورهایی که مطلوب مایند و بر رفتار ما حاکمیت دارند.
جهت مطالعه بیشتر به مقاله راهبردهای عملی واقعیت درمانی، واقعیت درمانی و تئوری انتخاب و فرآیند مشاوره در واقعیت درمانی مراجعه فرمایید.
منبع: مرکز روانشناسی ماهان