نقش روانشناسی در کسبوکار و مدیریت
کسبوکارها ابعاد متفاوتی دارند و نیروی انسانی و کارکنان نقطه مشترک همه کسبوکارها محسوب میشوند. روانشناسی بر تمام جنبههای کسبوکار تأثیر دارد و به ما کمک میکند تا رفتار انسانها را در پشت افکار، اقدامات و اهدافشان درک کنیم. سهامداران قبل از سرمایهگذاری در کسبوکار چشم اندازی دارند که مأموریتها و اهداف خود را بر اساس این چشم انداز برنامهریزی میکنند. روانشناسی کسبوکار به سهامداران در مورد تصمیم گیری سودآوری در کسبوکار یا داشتن مسئولیت اجتماعی کمک میکند. سهامداران بسته به ارزش ذاتی و روانشناسی بازار تصمیم میگیرند کدام سهام را خریداری کنند. آنها علاوه بر اینکه متفکر استراتژیک هستند، باید قادر به پیشبینی یا حداقل درک واکنش مردم نسبت به تصمیمات و تغییرات سیاستها و همچنین توانایی خوبی در رهبری کردن داشته باشند. درک روانشناسی به مدیران کمک میکند تا تیم را به موفقیتهای بزرگی برسانند. شناسایی مشکلات احتمالی مربوط به کارمندان و حل آنها قبل از تأثیرگذاری بر خط مشی اصلی شرکت برای آنها ضروری است..
روانشناسی مصرف کننده جنبه بسیار مهم دیگری است که برای بهبود کارایی کسبوکار در چند وقت اخیر بسیار مفید بوده است درک نیازها و خواستههای مشتریان یک امر اساسی است. ابزارهایی مانند تحقیق بازار، نظرسنجی و تصمیمگیری در مورد افزایش یا کاهش تولید ،کانالهای توزیع ، تکنیکهای ارتقا فروش همه به روانشناسی مشتریان بستگی دارد. تکنیکهای جذب و متقاعدسازی برای تأثیرگذاری بر مشتریان استفاده می شود. درک روانشناختی مشتریان کلید به حداکثر رساندن سود شرکت است همچنین شرکتها از روانشناسی مصرف کننده برای پیشبینی اینکه مشتریان در آینده چه کالاهایی میخواهند استفاده میکنند و تحقیق و توسعه در مورد ایدهها و تئوری ها برای ساخت محصولات مورد نظر مشتری انجام میشود.
روانشناسی تأمین کنندگان به ما کمک می کند تا برای تامین موارد مورد نیاز در رابطه با قیمتها و بهینه کردن آنها مذاکره کنیم که در ازای آن سود سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین روانشناسی تأمین کنندگان به ما کمک میکند تا تامین کنندههای مناسب را با توجه به نیاز خود انتخاب کنیم.
موارد ذکر شده ابعاد عمده کسبوکار است که تحت تأثیر روانشناسی میباشد. روانشناسی در بخشهای مختلف از منابع انسانی تا تولید برای تأمین مالی و فروش نیز نقش عمدهای دارد. در بخش منابع انسانی، روانشناسی برای تنظیم دقیق مراحل استخدام استفاده میشود. اقدامات مناسبي براي مهار فرسودگي، افزايش ماندگاري كارمندان، افزايش بهرهوري و وفاداري كارمندان با استفاده از روانشناسي بهعنوان يك عامل اصلی انجام ميشود. تصمیم گیری در مورد شیوههای خاص بررسی رفتار کارکنان با آگاهی از علم روانشناسی در حوزه کسبوکار امکان پذیر است.
در بخش تولید، تصمیمگیری در ارتباط با اینکه چه چیزی تولید کنیم، چه مقدار تولید کنیم، چگونه تولید کنیم، کجا تولید کنیم و غیره به روانشناسی مشتریان و نیروی کار بستگی دارد. تعیین میزان ساعات کاری ایده آل و نرخ دستمزد همه با استفاده از روانشناسی کسبوکار به عنوان یک عامل راهنما انجام میشود. در بخش منابع مالی، تعیین و به حداقل رساندن هزینههای قابل کنترل، تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری، مشوق های قابل ارائه، قیمت گذاری محصول و غیره با استفاده از روانشناسی کسبوکار مشخص میشود؛ همچنین در بخش تبلیغات، تصمیمگیری در مورد تبلیغات موثر و کارآمد، مدت زمان تبلیغ، مخاطبان هدف و در بخش فروش و توزیع، تصمیمگیری در مورد کانالهای توزیع، مقدار سهام برای نگهداری با استفاده از روانشناسی کسبوکار مشخص میشود. جدای از همه اینها، نوآوری کاملاً مبتنی بر درک روانشناسی بازارها است. روانشناسی کسبوکار به ما کمک میکند مدلهایی را که مشاغل قبل از ما استفاده کرده اند درک کنیم و همچنین کمک میکند تا مدلهای جدیدی را در استراتژی کسبوکار ایجاد کنیم که باعث موفقیت شود.
روانشناسی کسب و کار پدیدهای است که نقش آن در مدیریت کسبوکار همیشه در حال پیشرفت و توسعه بوده و حائز اهمیت است. افزایش آگاهی و آموزش در چند سال اخیر، مردم را وادار به تفکر و رفتار منطقی کرده است. روانشناسی کسبوکار به عنوان دورههایی در مدارس تحصیلات تکمیلی ارائه شده و در حیطه درسی کسبوکار گنجانده میشوند. در پایان میتوان گفت که وقتی مهارت خواندن ذهن افراد را دارید، کارهای مفید و در راستای نیاز افراد انجام می دهید و اهداف غیر ممکن را تحقق میبخشید. همانطور که آلفرد هرهاوزن گفت: "50٪ کسبوکار روانشناسی است، کسبوکار تفریح انسانهاست نه رایانه."
منبع: www.mbaskool.com
مطالب مرتبط
نشاط در کسبوکار از دید از نگاه مجله فوربس
مشخصات اساسی و روانشناختی سرمایهگذاران
روانشناسی کسبوکار و مزایای آن
پنج روش اثبات شده روانشناسی برای درک و افزایش چشمگیر بهرهوری
روانشناس کسبوکار کیست
چگونه میتوان عملکرد تجاری را بهبود بخشید