روانشناسی کسب وکار
روانشناسی کسبوکار بر مطالعه تخصصی رفتار انسان در محل کار تمرکز داشته و به بررسی مواردی از این دست میپردازد. مسئولیت مطالعه رفتار فردی و جمعی در محل کار بر عهده روانشناسان کسبوکار میباشد. در دنیای کسب وکار شناخت تمام عوامل خارجی و داخلی موثر بر محیط کاری اهمیت بسزایی دارد. به همین دلیل، ضروری است که علاوه بر آگاهی از پتانسیل و توانایی کار گروهی از مشکلات احتمالی کسبوکار نیز آگاه باشید.
این حوزه از روانشناسی همه عوامل موثر بر بهبود عملکرد کارکنان را که میتواند در سطح فردی یا گروهی باشد بررسی میکند. با نگاهی دقیقتر میتوان بیان نمود که اولین تعریف از روانشناسی کسب وکار، تحت عنوان روانشناسی صنعتی مطرح شد. این رشته در اواخر قرن شانزدهم میلادی عمدتاً به کار علمی در اروپا میپرداخت.
چند قرن بعد از جنگ جهانی دوم و بحران مالی ناشی از آن که در سراسر جهان گسترش یافت، علاقه و نیاز جدی به روانشناسی کسبوکار ایجاد شد. دلیل اصلی آن، نیاز آشکار بسیاری از شرکتها برای بازیابی در سطح اقتصادی و سازمانی خود و تغییرات جهان به دلیل عواقب تجربه شده در طی جنگ جهانی بود. به عنوان مثال نیروهای مسلح را در نظر بگیریم. در طول جنگ، در اردوگاههای آموزشی نیاز به جذب نیرویی وجود داشت که قادر به انجام کارهای پیشرفته در سطح فنی باشد و با در نظر گرفتن این ویژگی به افراد مختلف موقعیتهای مشخصی اختصاص داده میشد. با این حال، زمانی که جنگ به پایان رسید، همه سربازان سابق مجبور به بازگشت به سایر مشاغل شدند و مشکلات مربوط به توانبخشی باعث افزایش پریشانی روانی و نرخ بالای بیکاری شد.
به منظور حل این بحران، تحقیقات انجام شده در آن سالها کمک کرد تا مفهوم روانشناسی صنعتی به حوزه روانشناسی کسبوکار تبدیل شود. این امر به این دلیل بود که تحقیقات و کاربرد آنها نه فقط در بخشهای صنعتی بلکه در همه زمینههای کاری گسترش پیدا کرده بود.
یکی از تغییرات مشخص این بود که چگونه کاربرد روانشناسی صنعتی از تجزیه و تحلیل رفتار کارکنان در سطح فردی به مطالعه رفتار آنها در سطح گروهی تبدیل شد. تنها در یک محیط سازمانی است که میتوان به طور موثر این نوع مطالعه گروهی را انجام داد.
تفاوتهای روانشناسی کسب وکار و منابع انسانی
رشته روانشناسی کسبوکار را نباید با مدیریت منابع انسانی در سازمان اشتباه گرفت. روانشناسی کسبوکار با عواملی مانند انگیزه، استرس و یا فرهنگ سروکار دارد. همچنین علاوه بر موارد بیان شده روانشناسی کسبوکار شامل فعالیتهای مرتبط با منابع انسانی نیز میباشد و چون شاخهای از روانشناسی است برای انجام آن، شما به آموزش کافی نیاز خواهید داشت اما برای کار در بخش منابع انسانی، شما عمدتا با تهیه و تجزیه و تحلیل بودجهها، هزینههای کارکنان، قراردادها یا مسائل قانونی روبرو خواهید شد. به همین دلیل، دانش مورد نیاز شما بیشتر مربوط به اقتصاد و حقوق است تا روانشناسی.
کارکردهای روانشناسی کسب وکار
روانشناسی کسب وکار میتواند نقشهای بسیاری را در سازمان ایفا کند. برای نشان دادن جزئیات بیشتر این وظایف، آنها را به بخشهای زیر تقسیم میکنیم:
- برنامه ریزی منابع انسانی: ممکن است مهمترین موضوع در این شاخه از روانشناسی باشد که هدف اصلی آن برنامهریزی وظایف و اهداف تیمهای کاری است.
- رشد پرسنل: یکی از اهداف دیگر روانشناسی کسبوکار رشد پرسنل میباشد که منجر به شناخت نیازهای مرتبط با آموزش کارکنان است که به کارکنان کمک میکند تا در جایگاه خود پیشرفت کرده و به مهارتهای جدیدی دست پیدا کنند.
- بازاریابی: این موضوع شامل بررسی فعالیتهایی است که موجب پویایی گروه میشود و به بررسی ویژگیهای ظاهری محصول و سطح پذیرش آن توسط مصرف کنندگان میپردازد.
- مدیریت:روانشناسی کسبوکار با مدیریت و وظایف اداری مربوط به سیاستهای شرکت سروکار دارد که شامل مدیریت پرسنل و تعریف مسئولیتهای مربوط به هر سمت است. همچنین این شاخه از روانشناسی بهطور ویژه کمک میکند تا شرکتها تیمهای مختلف کاری را به شکل موثرتری اداره کنند.
منبع: exploringyourmind.com
نشاط در کسبوکار از دید از نگاه مجله فوربس
روانشناسی کسبوکار و مزایای آن
پنج روش اثبات شده روانشناسی برای درک و افزایش چشمگیر بهرهوری
روانشناس کسبوکار کیست
نقش روانشناسی در کسبوکار و مدیریت
چگونه میتوان عملکرد تجاری را بهبود بخشید