حالت ذهنی ((بودن)) در درمان شناختی ذهن آگاهی
حضور ذهن ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺣﺎﻟﺖ آﮔﺎﻫﻲ و داﺷﺘﻦ توجه ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﻛﻪ در زﻣﺎن ﺣﺎل روي ﻣﻲ ﻣﻲ دﻫﺪ ﺗﻌﺮﻳﻒ می ﺷﻮد. در این مقاله به بررسی حالت ذهنی (بودن) در درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می پردازیم.
حالت ذهنی (بودن)
MBCT شیوه درمانی است که در ذهن به اشکال گوناگون عمل میکند. یکی از اهداف کلیدی برنامه این است که شرکت کنندگان را قادر به شناخت حالت ذهن سازد به طوری آنها بتوانند آگاهانه سبب ایجاد تغییر از حالتی به حالت مطلوبتر در خود شوند. این تغییر در حال حاضر یک نوع توانایی جهت بیداری است، بدین ترتیب فرد میتواند از رخدادهای زندگی روزمره خود (رویدادهایی همچون تنفس و حتی فشار پا بر روی زمین) به صورت حسی گذرا آگاهی یابد، بدین ترتیب هر لحظه به جای غرق شدن در تجربه لحظه، دورنمایی از تغییر در ذهن شکل میگیرد؛ ما میتوانیم از آنچه اتفاق می افتد آگاه شویم. فرصت یابیم تا مجدد تفکر کنیم و به نحو متفاوتی عمل کنیم. انجام تکالیف مرتبط با هیجانات دردناک نیاز به سطح متوسطی از حالت ذهنیت در حال انجام دارد و طی این حالت ما با دشواری و رنج مواجه خواهیم شد. البته ممکن است این موضوع سبب تحریک (حالت ذهنیت در حال انجام) به سمت حالت (ذهنیت بودن) در ما شود، که خود سبب تسهیل هدایت ما به ماندن در حال حاضر از طریق فرایند حرکت لحظه به لحظه به سوی اهدافمان میشود و همچنین در ما پذیرش و انعطاف پذیری را جهت تلاش برای بقا ایجاد میکند.
بینش ضمنی MBCT این است که ما باید برای داشتن زندگی متعادل و سالم هر دو نوع حالت ذهنی انجام دادن و بودن را در خود بشناسیم و پرورش دهیم. از این طریق ما میتوانیم انعطاف پذیرتر بوده و نسبت به مهمترین خواستهای یک موقعیت در هر لحظه پاسخگو باشیم.
با توجه به این که اکثر افراد (به ویژه در فرهنگ های غربی) به گونهای تربیت شده اند که غالبا با حالت ذهنی انجامی عمل میکنند و ازآنجایی که الگوهای مشکل آفرین ذهنی که آماج MBCT هستند در حالت ذهنی انجام دادن شکل میگیرند و بسط مییابند. تأکید اصلی در برنامه، تسهیل تجربه شرکت کنندگان در حالت ذهنی بودن است. شیوه مهمی که بوسیله آن این مفهوم انتقال مییابد از طریق صورت بندی ویژگیهای حالت ذهنی بودن توسط آموزش دهنده در طی آموزش است.
روشهای آموزشی که غالباً در MBCT به کار گرفته میشود از نوع تجربهای است که شرکت کنندگان را قادر میسازد تا به سمت چشیدن طعم و تجربهای از حالت ذهنی بودن هدایت گردند. سپس شرکت کنندگان درپی بردن به این تجربه مستقیم و دستیابی به یادگیریهای جدیدی که میتواند در کار با مشکلات زندگی روزمره مورد استفاده قرار گیرند حمایت شوند.
با اذعان به ناکارآمدی زبان در انتقال این مفاهیم، مطالب پیش رو ویژگیهای اصلی حالت ذهنی بودن را توصیف میکند:
- توجه به صورت هدفمندانه بر تجربه لحظه جاری متمرکز میشود.
- فرد مستقیما از طریق دروندادهای حسی اش – دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن – در تماس با جهان قرار میگیرد.
- تجربه در چهارچوبی نگرشی با خصوصیات پذیرش، مهربانی، علاقه، محبت و عدم تقلا حفظ میشود.
- تمامی تجربههایی به عنوان رویدادهایی در حوزۀ آگاهی ادراک میشوند.
تجربه حسی تن دادن به حالت ذهنی بودن یکی از راه های برقراری ارتباطی توأم با بودن و به هم پیوستگی خود، زندگی و دنیا را در ما ایجاد میکند، چه این تجربه خوشایند چه ناخوشایند در چنین وضعیتی، حسی از صمیمیت در برابر تمام آنچه در معرض توجه قرار میگیرند در ما به وجود خواهد آمد.
منبع: مرکز روانشناسی ماهان