فرآیند مشاوره در واقعیت درمانی
همانطور که در مقاله واقعیت درمانی و تئوری انتخاب بیان شد، اهداف اصلی واقعیت درمانی رشد مسئولیت پذیری و ایجاد هویتی موفق در فرد است. برای رسیدن به این هدف ابتدا باید به مراجع كمك كرد تا آگاهی خود را افزایش دهد. هنگامی كه مراجع نسبت به رفتارهای نادرست خود و شیوههای نامناسب كنترل محیط از سوی خود آگاهی پیدا كند، برای یادگیری شیوهها و رفتارهای جایگزین آمادگی بیشتری خواهد داشت. در فرآیند مشاوره به مراجع كمك میشود تا میزان نزدیك بودن خواستههای خود را با واقعیت ارزشیابی كند، رفتارهای را كه به بهبود زندگی منجر نمیشوند شناسایی و با كمك مشاور شیوههای مناسبی برای ایجاد تغییر در آنها اتخاذ كند. بنابراین در فرایند مشاوره، اولین مرحله شناسایی رفتارهایی است كه مشاور در صدد اصلاح آن است. مشاور به گذشته فرد توجهی ندارد و از پذیرش انتقال می پرهیزد. تشخیص عبارت است از شناسایی رفتار غیر مسئولانه. در فرایند مشاوره، مشاور از مراجع می خواهد، كلیه راه حلهای احتمالی حل مسئله را بنویسد. سپس به بررسی و تجزیه و تحلیل راه حلهای پیشنهادی مراجع میپردازد. روشهای ارائه شده از جانب مشاور به منظور تغییر رفتار او موثر واقع می شوند. گلاسر و ووبولدینگ روش WDEP را برای استفاده در فرایند درمان توصیه كردهاند. هر یك از این حروف به مجموعهای از راهبردهاW بیانگر خواسته ها، نیاز ها،D بیانگر راهنمایی و عمل كردن، E بیانگر ارزشیابی و P بیانگر طرح ریزی اشاره دارد.
خواسته ها
به منظور كشف خواستهها ، و ادراكات مراجع، مشاور از مراجع سئوال میكند ، خواستههای تو چیست؟ برای پاسخ به این سئوال مراجع به شناخت، تعریف و درك نیاز های خود نائل میآید. در این مرحله به مراجع فرصت داده می شد ابعاد مختلف زندگی خود نظیر آنچه را از خانواده، دوستان و محیط كار انتظار دارد بشناسد. به این منظور میتوان از انتظارات مراجع از خود و از مشاور كار را شروع كرد. در تمام مراحل درمان، كشف و خواسته ها، نیازها و ادراكات مراجع ادامه دارد. از طریق طرح سئوالات متفاوت میتوان به این نیازها دست یافت.
راهنمایی و عمل كردن
واقعیت درمانی بر رفتارهای فعلی و زمان حال فرد تاكید دارد و وقایع گذشته تا آنجا برای درمانگر یا مشاور مهم است كه بر رفتارهای فعلی فرد تاثیر گذاشته باشد. اگر مشكل ایجاد شده برای مراجع در گذشته ریشه داشته باشد، مراجع باید بیاموزد كه چگونه مسائل گذشته را در زمان حال با توجه به نیازهای زمان حال خود حل كند در این مرحله مراجع یاد میگیرد ، زندگی خود را هدایت كند و بداند كه به كجا میرود و رفتارهای او چه تاثیری در طی این مسیر دارند . این مرحله مقدمه ارزشیابی رفتار را فراهم میسازد. واقعیت درمانی علاوه بر تغییر نگرش ها و احساسات بر تغییر رفتار نیز تاكید دارد.
ارزشیابی مشاور
مشاور از طریق طرح سئوالات مناسب مراجع را در جهت ارزشیابی رفتارهای خود یاری میدهد: رفتار شما در حال حاضر چگونه باشد؟ آیا خواستههای شما واقع بینانه است؟ چه رفتارهایی به شما كمك میكنند و چه رفتارهایی به شما آسیب میرسانند؟ یكی از وظایف مشاور مواجه كردن مراجع با پیامد های رفتار خود و قضاوت در مورد كیفیت عمل آن است. مراجع بدون طی كردن این مرحله (خودسنجی) قادر به تغییر خود نخواهد بود. فرایند ارزشیابی اعمال، تفكرات و احساسات موجب مسئولیت پذیری مراجع میشود و به شناخت رفتارهایی كه موثر نیستند كمك میكند.
طرح ریزی
پس از این كه مراجع آنچه را در صدد تغییر آن است شناخت، به دنبال كشف رفتارهایی است كه جایگزین رفتارهای نامناسب خود كند. این امر مستلزم طرح ریزی برنامه های مناسب است. با تلاش مراجع و مشاور برنامه هایی تنظیم میشوند. فرایند طرح ریزی، افراد را در جهت كنترل موثر بر زندگی سوق میدهد. گلاسر اظهار داشته است مشاور و مراجع به منظور حل مشكل مراجع برنامهای را طراحی میكنند، ولی اگر در جریان عمل برنامه موثر وقع نشد با توافق یكدیگر به طراحی برنامه ی دیگری می پردازند.
منبع: مرکز روانشناسی ماهان