تئوری انتخاب، ویلیام گلاسر
تئوری انتخاب که توسط دکتر ویلیام گلسر ارائه شده است، شرح رفتار انسان بر اساس انگیزه درونی است. دکتر گلسر در کتاب جدید خود تئوری انتخاب را این گونه توضیح می دهد که تمام رفتارهای ما انتخاب شده است زیرا ما بهطور مداوم سعی میکنیم یک یا چند مورد از پنج نیاز اساسی (بقا، عشق، آزادی، تفریح و قدرت) را که بخشی از ساختار ژنتیکی ما هستند برآورده کنیم. درک این نیازها و سایر اجزای اصلی تئوری انتخاب )دنیای مطلوب، دنیای ادراکی، محل مقایسه ذهنی و سیستم رفتار کلی) میتواند در ایجاد و حفظ روابط بهتر و زندگی شادتر و رضایت بخشتر به ما کمک کند. در ادامه با این پنج نیاز اساسی بیشتر آشنا خواهیم شد.
- بقا: این نیاز به بقای فرد یا بقای نوع اشاره دارد نیازهای جسمانی ضروری شامل نیاز به غذا، آب، هوا و سرپناه و پوشاک است نیاز به تأمین امنیت برای ادامه زندگی نیز از زیر مجموعه های این نیاز محسوب میشود.
- عشق و احساس تعلق: نیاز به احساس تعلق و پیوند عاطفی داشتن با دیگر افراد، نیازی است که همه انسان ها به آن گرایش دارند، مخصوصا از نظر آن چه گلاسر به عنوان «شخصیت اجتماعی» مطرح میکند و در ضمن آن بر اهمیت روابط متقابل بین افراد تأکید دارد. به اعتقاد گلاسر، تعاملات و روابط بین انسانها به عنوان یک نیاز تعیین کننده رفتار آنهاست. در مشاوره و آموزش برای نیاز به احساس تعلق اجتماعی، احساس تعلق شغلی و احساس تعلق خانوادگی.
- قدرت(موفقیت/ارزشمندی/شهرت): این نیازی برای کسب قدرت، ثروت، تاثیرگذاری و موفقیت و نیز نیاز به کسب توانایی انجام دادن کارهاست. هم چنین دلالت دارد بر حس موفقیت، پیشرفت، افتخار، اهمیت و خودارزشمندی. نیاز به قدرت اغلب به صورت رقابت با افرادی که در اطراف ما هستند، ظاهر می،شود. به عنوان یک فرد، نیاز ما به قدرت می،تواند در کشمکش مستقیم با نیاز ما به تعلق و صمیمیت قرار بگیرد. انسانها به خاطر عشق و صمیمیت ازدواج میکنند اما همان طور که رابطه پیش میرود، منازعه بر سر قدرت برای به دست گرفتن کنترل رابطه نیز ممکن است بیشتر شود.
- آزادی: آزادی نیازی است که انسان را وادار به انتخاب میکند؛ مثل انتقال یا مهاجرت از جایی به جای دیگر برای ابراز آزادانه خویشتن، یا احساس آزادی به طور درونی و باطنی. حتی در شرایطی که شرایط بازدارنده و سخت محیطی اعمال میشود، انسانها میتوانند هم چنان آزادی درونی خود را حفظ کنند. آنها میتوانند انتخاب کنند که چگونه به شرایطی که در حال تجربه کردن آن هستند پاسخ بدهند. آن چه ما به عنوان آزادی میخواهیم، این است که زندگیمان را بکنیم و خود را آزادانه ابراز کنیم و از کنترل فشارهای غیرضروری و زاید رها باشیم.
- تفریح: پیاژه، شناخت شناس شهیر، معتقد بود که «بازی تفکر کودک است». این یک واقعیت است که بچهها به واسطه تفریح یاد میگیرند. خیلی مهم است که درک کنیم بچهها واقعا بدون تفریح نمیتوانند یاد بگیرند. نیاز به تفریح البته در بزرگسالی نیز ادامه دارد. این یک نیاز ضروری است که خود را در بسیاری از کوششهای افراد نشان میدهد. دلیل عمده این که بسیاری از روابط طولانی مدت به طور خشک و خالی ادامه پیدا میکند، این است که تفریح، به عنوان نیازی برای یکی از طرفین به اندازه طرف مقابل درک نشده یا نادیده گرفته میشود.
ویلیام گلاسر، بنیان گذار واقعیت درمانی، میگوید همه کسانی که به نوعی دچار مشکل هستند، از کمبود نیازهای روانیشان رنج میبرند. طبق دیدگاه واقعیت درمانی، رفتار هر شخص در هر مقطع زمانی بهترین تلاش وی برای ارضای نیازهایشان است. این تلاش ممکن است در واقع موثر و مفید نباشد ولی بهترین تلاش آن فرد است. به همین دلیل روشهای واقعیت درمانی سعی دارد مراجعان را یاری کند تا رفتارهای خود را از این جنبه مورد ارزیابی شخصی قرار دهند که آیا رفتاری که اکنون انتخاب کردهاند، به نیازهایشان پاسخ میدهد و نیز این که آیا به خواستههایشان رسیده اند یا خیر.
گلاسر معتقد بود انسان باید با واقعیت روبهرو شود. هر نوع رفتاری که از فرد سر می زند، انتخاب شده است و هر رفتار برای کاهش سطح ناکامی یا ارضای نیاز خاصی انجام میگیرد. واقعیت درمانی به بیمار می فهماند که می تواند بر زندگی خود کنترل داشته باشد. برای مطالعه بیشتر در مورد واقعیت درمانی می توانید به مقاله واقعیت درمانی و تئوری انتخاب مراجعه نمایید.
اصول بدیهی در تئوری انتخاب
ویلیام گلاسر ده اصل اساسی را در تئوری انتخاب بیان کرده است که در ادامه به بررسی این اصول و واژه های اساسی در این تئوری خواهیم پرداخت.
- تنها شخصی که میتوانیم رفتار او را کنترل کنیم خودمان هستیم
- تنها چیزی که میتوانیم به شخص دیگری بدهیم اطلاعات است
- همه مشکلات روانی طولانی مدت، مشکلات در روابط است
- مشکل در روابط همیشه بخشی از زندگی ما است
- آنچه در گذشته اتفاق افتاده در زمان حال نیز نقش دارد، اما ما فقط میتوانیم پاسخگوی نیازهای اساسی خود در زمان حال باشیم و برای برآورده کردن نیازهای آینده برنامهریزی کنیم
- فقط با تصویرسازی در دنیای مطلوب میتوانیم نیازهای خود را برآورده کنیم
- تمام کاری که انجام میدهیم رفتار و کردار ما است
- کلیات رفتاری متشکل از چهار مولفه فعالیت، تفکر، احساس و فیزیولوژی تشکیل شده است
- کلیات رفتاری ما انتخاب شده است، با این حال فقط بر فعالیت و تفکر، میتوانیم کنترل مستقیم داشته باشیم و احساس و فیزیولوژی خود را به طور غیرمستقیم از طریق نحوه انتخاب و فکر کردن کنترل کنیم
- کلیات رفتاری توسط دستورالعملها تعیین میشوند و از طریق بخشی که بیشتر قابل شناسایی است نامگذاری میشوند
جایگزینی هفت عادت مفید به جای هفت عادت مرگبار بوسیله تئوری انتخاب
هفت عادت مفید هفت عادت مرگبار
پشتیبانی کردن انتقاد کردن
دلگرم کردن شکایت کردن
گوش دادن سرزنش کردن
پذیرش یکدیگر آزار دادن
اعتماد نمودن تهدید کردن
احترام گذاشتن تنبیه کردن
پذیرش تفاوت ها رشوه یا پاداش دادن به سلطهگری
منبع: brucedavenport.com